سفر به قبله در 29 اردیبهشت 1387



صبح همسر رو بردم مترو . بعد رفتم چک دادم به مادر شوهر و چک دادم به رامین . رامین نبود دادم خانم رنجبر . بعد رو شارژ کردم و دوباره درگاه بانکی رو بسته بودن و حقشون هست . خوب شد اون موقع ندادم . بعد ماشین بنزین نداره . پدر زنگ زنگ بیا دنبال دختر . دختر دیشب خونه پدر جون مانده . امروز پسر امتحان عربی داره .

وسایل سفر. برنج بردارم . ماکارونی بر دارم . رب بردارم. لوبیا بردارم .وسایل صبحانه . ملحفه . مایو . حوله . سشورا . برس مو بخرم . خرید بریم .عینک آفتابی . چتر . غذا درست کنم . سحر چی بخوریم . از دست همسر ناارحتم که این مشکلت مشمول گذر زمان میشه و یادت میره . اعتمادم بهش صفر می شه . خودش هم می دونه . نمی دونم این مشکلم رو چطور حل کنم .باید پیش مشاور برم  حتما . چون حسابی بهمم ریخت .

دیروز نیومده با اسماعیل . آیا از دوستش کمک بگیرم ؟ چطور می تونم مشکلم رو حل کنم ؟

حموم برم . کرم ضد آفتاب . رنگ مو بخرم .

 


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها


فروشگاه پاورپوینت آموزش رایگان MSP (MS Project) Nice Download lamsis21 سبک زندگی- تمدن اسلامی- غرب شناسی دانلودها خريد فايروال سخت افزاري سایتی برای همه اولین و بزرگترین سایت انشاء برای تمامی پایه های تحصیلی ngibaharn